به خاطر پیش بودن ایام عید و رفتن جهت خرید
فردا سه شنبه 27 اسفند از کلاس هفتمی ها پرسش نمی کنم
پیشاپیش عیدرو تبریک میگم به شما دانش آموزان عزیز
خوش باشید و خوشحال....
تمام سئوالات به صورت pdf هستن و جا داره از همه گروه ها واسه زحمتی که کشیدن تشکر بشه
هر کدوم از سئوالات رو که ندارید کلیک کنید و دانلود کنید
و سئوالات رو در ایام عید بخونید تا هم آماده بشید واسه مرآت هم بتونیم مسابقه خوبی بین گروه هابرگزار کنیم...
سئوالات گروه چهارم (درس 13تا 16)
سئوالات گروه پنجم (درس17 تا20)
برچسبها: سئوالات تستی مطالعات هفتم
مهلت ارسال سئوالات 25 اسفند 92
گروه اول درس 1تا 4
گروه دوم درس 5تا 8
گروه سوم درس 9 تا 12
گروه چهارم درس 13 تا 16
گروه پنجم درس 17تا 20
هنگام نوروز
از عطر باغ
فهمیدم
بهار لبخند خداست....
این روزهای آخر سال که دنبال خرید و شادی هستیم، به فکر شاد کردن و لبخند دیگران هم باشیم
"شادکردن دیگران بهاریست که ما میسازیم"
تکالیف درسی برای روز سه شنبه 20 اسفند 92
کلاس سوم الف
امتحان کتبی تاریخ از درس 11 تا 14
+ فعالیت خارج از کلاس درس 9 اجتماعی
**************************************************
***********************
کلاس سوم ب
امتحان اجتماعی از درس 7 تا 9
+ فعالیت خارج از کلاس درس 9 اجتماعی
***********************************************
***********************
کلاس هفتم
امتحان تفکر از صفحه 41 تا 61
طبخ غذا توسط دانش آموزان مدرسه پیشگامان اندیشه
در روز یکشنبه 18 اسفند 92
در پارک گلستان
برچسبها: طبخ غذا
پاورپوینت مطالعات اجتماعی هفتم
درس هفدهم تا بیستم
برچسبها: پاورپوینت مطالعات اجتماعی هفتم
درسته تیم قهرمان نشد اما یه تیم قهرمان بودید
و غیرت محمد مردانی رو تحسین میکنم
و پای مصدوم مهدی سلطانی منو یاد اندو تیموریان انداخت که بادست شکسته بازی کرد و پاس گل داد به قوچی
اشک های مردانی منو یاد یحیی گل محمدی انداخت که گل زد به ایرلند و با چشمانی خیس خوشحالی میکرد یاد علی دایی افتادم با سر شکسته گل میزد نبودن سینا و حسرتش برای بازی منو یاد گریه های خداحافظی های مهدی مهدوی کیا انداخت فرارها و دریبل های علیرضا منو یاد فرار و گل زیبای قوچی انداخت شوت ها و قدرت بدنی بالای بهنام منو یاد کریم باقری انداخت که از وسط میدون گل زد به کویت و کره محمد حیدرزاده و قرابی و خدابخشی و خدادادی و علیرضاحیدرزاده ومنو یاد بزرگان فوتبال انداختن... غیرت همتون قابل تحسین و خاطر انگیز بود...
سرت رو بالا بگیر قهــــــــــرمـــــــــــــان
اتاق را تاریک کن
با چشمانی باز
تنها به دستُ و صدایِ من گوش کن
میخواهم چیز روشنی برایت بگویم
هر چه می گویم ،
لب هایم شکل بال می گیرند
هرچه می کِشم ، به پرنده می رسم
از دیوارهای نقاشی ام
پرنده می پرد
بر درخت هایم پرنده می نِشیند...
نمی دانم کجای زندگی ام پریده ام؟
یا بال شکسته ی کدام پرنده را بوسیده ام!
که اینگونه پرنده ها در من لانه کرده اند...
اتاق روشن می شود
با چشمانی تاریک
تو از کنارم مِی پَری
با پرهایی که ُدور من
دُور می خورند
دُور می خورند...
.: Weblog Themes By Pichak :.